امروز سه شنبه 16 اردیبهشت 1404 شما در واضح نيوز هستيد
کد خبر 2719 دوشنبه 01 مرداد 1403 - 14:12 43 0
+ -

هویت قاتل فراری پس از ۱۰ سال با روشن شدن تلفن همراهش فاش شد

 هویت قاتل فراری پس از ۱۰ سال با روشن شدن تلفن همراهش فاش شد
قاتل فراری که ۱۰ سال توانسته بود راز قتلی را مخفی کند بالاخره به دام قانون افتاد واضح نیوز مرد جوانی که به خاطر اختلافات شخصی نگهبان یک گاراژ را به قتل رسانده ...

قاتل فراری که ۱۰ سال توانسته بود راز قتلی را مخفی کند، بالاخره به دام قانون افتاد.

واضح نیوز - مرد جوانی که به‌خاطر اختلافات شخصی نگهبان یک گاراژ را به قتل رسانده بود، پس از ۱۰ سال به ارتکاب جنایتی هولناک اعتراف کرد.

داستان از آنجا شروع شد که مهرماه سال ۱۳۹۳، وقوع آتش‌سوزی اتاقک نگهبانی یکی از گاراژ‌های بلوار امام منطقه فشافویه به سامانه ۱۲۵ اطلاع‌رسانی آتش‌نشانی گزارش داده شد که به دنبال اعلام این خبر، امدادگران پای در محل حادثه گذاشتند و پس از مهار حریق با جسد مرد افغانستانی حدوداً ۴۵ ساله مواجه شدند که براثر خفگی با کمربند خود و ضرب و جرح به قتل رسیده بود.

فیلم دوربین مداربسته از حمل چمدان حاوی جسد، قاتل را لو داد!

 بررسی‌های اولیه کارشناسان آتش‌نشانی در محل حادثه، حکایت از آن داشت که حریق عمدی بوده است.

از سویی زمانی که متخصصان پزشکی قانونی به بررسی جسد پرداختند با آثار جراحت روی بدن و کبودی روی گردنش مواجه شدند. کبودی‌ای که نشان می‌داد مرد ۴۵ ساله با وسیله‌ای مشابه کمربند خفه شده است. آثار و کبودی‌ها نیز از درگیری مرد میانسال قبل از جنایت خبر می‌داد.

بدین ترتیب این فرضیه برای تیم جنایی مطرح شد که قاتل با مقتول درگیر شده و پس از جنایت با به آتش کشیدن جسد، قصد از بین بردن مدارک و سرنخ‌ها را داشته است. از سوی دیگر وسایل شخصی و تلفن همراه مقتول نیز سرقت شده بود. اما از آنجایی که وسایل با ارزشی به سرقت نرفته بود، فرضیه قتل به خاطر سرقت کمرنگ شد.

کارآگاهان جنایی در تحقیقات میدانی از نگهبان‌های گاراژهای اطراف به چند نفر ظنین شدند و آنها را بازداشت کردند.

بعدا مشخص شد که تلفن همراه مقتول در اختیار مردی به نام آرش است و او نیز نگهبان یکی دیگر از گاراژ‌های بلوار امام بوده که پس از این جنایت دیگر در محل کار خود حاضر نشده است.

بدین ترتیب مرد جوان بازداشت شد اما او در اظهارات ضد و نقیضی گفت: مقتول از دوستانم بود و تلفن‌همراهش نیز به صورت امانت در اختیار من قرار داشت. ما مشکلی با یکدیگر نداشتیم. شب حادثه نیز یک زن و شوهر مهمان مقتول بودند شاید ارتکاب جنایت کار آنها باشد.

کارآگاهان به دنبال دریافت این اطلاعات خیلی مهم، با بهره‌گیری از روش‌های علمی هویت زوج جوان را شناسایی کردند اما آنها مدعی شدند که شب حادثه مهمان مقتول بودند و خیلی زود به خانه خود بازگشتند.

تیم جنایی در این شاخه از تحقیقات متوجه شدند که زوج جوان حقیقت را بیان می‌کنند و ایرج به‌خاطر مسائل مالی با مقتول اختلاف داشته است که همین سرنخ شک تیم جنایی را بر انگیخت.

آرش دوباره هدف تحقیق قرار گرفت و گفت: فرزند خوانده‌ام ۲۲ ساله‌ام به‌خاطر اختلافات شخصی با مقتول مشکل داشت و چند تهدید کرده بود که او را به قتل می‌رساند احتمالاً این جنایت را پسر خوانده‌ام انجام داده است.

کارآگاهان در تجزیه و تحلیل‌های اطلاعاتی دریافتند که پسر خوانده ایرج به ندرت مقتول را می‌دیده و اختلافی با او نداشته است.

با اینکه ۱۰ سال از این جنایت گذشته و پرونده قتل نگهبان گاراژ همچنان مفتوح بود و تیم جنایی بررسی‌های خود را برای رازگشایی از این جنایت ادامه می‌دادند، ناگهان مشخص شد تلفن همراه مقتول با گذشت ۱۰ سال از قتل، روشن شده است.

تحقیقات تیم جنایی نشان می‌داد که تلفن همراه در اختیار آرش، همان نگهبانی است که سه نفر را به عنوان مظنونین قتل معرفی کرده بود. از سویی بررسی‌ها نشان می‌داد که آرش، بعد از تحقیقات مأموران ناپدید شده است.

در ادامه نیز مشخص شد آرش قصد دارد تا با دروغ‌های مکرر و تناقض‌گویی مسیر پرونده را تغییر دهد.

با توجه به دروغ‌های مکرر، تناقض‌گویی، اختلافات قبلی و کشف گوشی مسروقه مقتول در جیب کاپشن آرش، او با دستور قاضی دادگاه بخش فشافویه به عنوان تنها مظنون پرونده به زندان اعزام شد و کارآگاهان جنایی مأموریت یافتند تا به بررسی‌های خود ادامه دهند.

 وی ابتدا مدعی شد که تلفن همراه مقتول را از شخصی خریداری کرده و در ماجرای قتل نقشی ندارد. اما در مواجهه با مدارک و شواهد پلیسی با گذشت ۱۰ سال از قتل، راز آن را برملا کرد.

وی در تحقیقات گفت: کوروش نگهبان گاراژ روبه‌رویی بود و با او در تماس بودم و گاهی اوقات شب‌ها برای اینکه حوصله‌مان سر نرود، یا من به گاراژی که محل کارش بود می‌رفتم یا او به محل کارم می‌آمد. کوروش فردی شوخ و بذله گو بود و اوایل این موضوع آزار دهنده نبود. اما بعد از گذشت مدتی، رفتارهایش فرق کرد و شوخی‌هایش از حد متعارف رد شد.

او ادامه داد: حتی او قصد داشت که مرا مورد آزار و اذیت قرار دهد و من سر همین مسأله با او درگیر شدم و با کمربند خودش، او را خفه کردم. می‌دانستم که خیلی زود راز این جنایت برملا می‌شود، به همین دلیل گاراژ را به آتش کشیدم تا به نظر برسد که کوروش در آتش سوزی جانش را از دست داده است. اما این صحنه‌سازی بی‌نتیجه بود و از همان ابتدا مشخص شد که کوروش کشته شده است.

ماندن در گاراژ و عذاب وجدان جنایتی که مرتکب شده بودم مرا اذیت می‌کرد، از طرفی می‌ترسیدم حرکتی انجام دهم و خودم را لو بدهم. به همین دلیل آنجا را ترک کردم اما بعد از ۱۰ سال تصمیم گرفتم از گوشی تلفن همراه مقتول استفاده کنم. هرگز تصور نمی‌کردم که بعد از این همه مدت، پرونده همچنان مفتوح باشد و تلفن همراه مقتول مرا لو بدهد. اگر می‌دانستم هرگز این اشتباه را مرتکب نمی‌شدم.

با صدور قرار قانونی از سوی شعبه ۱۰۲ دادگاه بخش فشافویه، متهم به اتهام مباشرت در قتل عمدی برای سیرمراحل قانونی پرونده به زندان اعزام شد و تحقیقات همچنان ادامه دارد.

ديدگاه خود را بنويسيد

  • ديدگاه هاي ارسال شده توسط شما، پس از تاييد توسط تيم مديريت در وب منتشر خواهد شد.
  • پيام هايي که حاوي تهمت يا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پيام هايي که به غير از زبان فارسي يا غير مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
کد امنیتی رفرش
https://vazehnews.ir/rss.xml متا :