امروز سه شنبه 16 اردیبهشت 1404 شما در واضح نيوز هستيد
کد خبر 302 دوشنبه 02 خرداد 1401 - 20:02 223 0
+ -

پیش بینی بورس در سال 1401 از نگاه اقتصاددانان / وضعیت بورس در سال 1401

پیش بینی بورس در سال 1401 از نگاه اقتصاددانان / وضعیت بورس در سال 1401
واضح نیوز اقتصادیndash شاخص بورس تهران به عنوان یکی از بازارهای مالی ایران در چند ماهه سال ۱۳۹۹ رشد سه برابری را به ثبت رساند و به فراتر از ۲ میلیون واحد جهش کر...

واضح نیوز اقتصادی– شاخص بورس تهران، به عنوان یکی از بازارهای مالی ایران، در چند ماهه سال ۱۳۹۹، رشد سه برابری را به ثبت رساند و به فراتر از ۲ میلیون واحد جهش کرد ولی در ماه های بعد تا یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحد عقب نشست.

در حال حاضر، شاخص بورس به طور ملایم و پس از رشدهای مستمر و تدریجی به محدوده یک میلیون و ۵۸۳ هزار واحد در روز دوشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ رسیده و تا حدی، این بازار به طور نسبی رونق گرفته است.

در این میان، تعداد ۲۵ نفر از پژوهشگران اقتصادی و مالی در تیر ۱۳۹۹، نامه ای به مقامات ارشد دولت حسن روحانی نوشتند و نسبت به رشد شتابان و بی سابقه بورس و تبعات تورمی آن هشدار دادند. میثم رادپور، یکی از نفرات امضاء کننده آن نامه سرگشاده بود.
با یک کرم در سریعترین زمان لک های پوستی را درمان کنید

با توجه به رشد ملایم و مجدد شاخص بورس تهران و شروع یک دوره افزایشی این بازار در سال ۱۴۰۱، «صفحه اقتصاد» در همین ارتباط با میثم رادپور (کارشناس بازارهای مالی) گفتگوی اختصاصی انجام داده است که آن را می خوانید.

در تیر ماه ۱۳۹۹ یعنی یک ماه قبل از این که ریزش بزرگ بورس تهران در مرداد ماه آن سال اتفاق بیفتد، جنابعالی و تعداد دیگری از پژوهشگران حوزه های مالی و اقتصادی، به آقای روحانی، رئیس جمهور و آقای همتی، رئیس کل بانک مرکزی، نامه سرگشاده نوشته و نسبت به رشد شتابان بورس هشدار دادید و پیشنهاداتی را هم برای کنترل وضعیت بورس ارائه کردید.

پس از مرداد سال ۱۳۹۹ که شاخص کل بورس به بالای ۲ میلیون واحد رفت، دچار ریزش شد و در حال حاضر، شاخص کل بورس به محدوده یک میلیون و ۵۸۰ هزار واحد رسیده است.

آیا الان نگرانی شما برطرف شده، التهاباتی که آن احساس می کردید وجود ندارد و بورس ما یک روند متعادل دارد؟

-در آن زمان، دولت سرمایه گذاری در بورس را تبلیغ می کرد و ما نگران این بودیم که این کار، مشکلات زیادی به دنبال داشته باشد. ما نمی توانیم با بورس مقابله کنیم چون بازار، معمولاً دوره های رشد و ریزش دارد ولی این که دولت، بورس را تبلیغ کند، جای بحث دارد چرا که دولت، در این قضیه ذی نفع است.

تبلیغ دولت، این تصور را ایجاد می کند که بورس، یک جای امن برای سرمایه گذاری است و سرمایه به فنا نمی رود. وقتی که دولت، ورود به بورس را تشویق می کند، یک حرکت نگران کننده است.

البته بعداً صندوق تثبیت بازار سرمایه برای حمایت از بورس، راه اندازی شد و آقای رئیسی هم وعده داد که معضلات بورس در کمترین زمان حل شده  و خسارت های مالی سهامداران جبران می شود.

به هر حال، سوال ما این است که دولت می خواهد برای بورس چه کار مهمی انجام بدهد. در حالی که بهتر بود دولت از اول، این تصور از بورس را ایجاد نکند.

از سوی دیگر، شیوع ویروس کرونا، باعث شد که افراد زیادی، وقت آزاد پیدا کنند و این وضع، محرک این شد که این افراد، خودشان را در جایگاه معامله گر بورس پیدا کنند، یا ترجیح دادند در بازار بورس، فعالیت کنند. فشار و تقاضای ناشی از ورود افراد مختلف به بورس، باعث تحریک و افزایش جدی قیمت سهام شد.

ما نمی توانیم نقش دولت و حاکمیت در فراخوان عمومی مردم به بورس را انکار کنیم. در آن زمان، از این بابت نگران بودیم وگرنه هر فردی می تواند پرتفوی خودش را اصلاح کند. از طرفی، بازار باید خودش، نگرانی خود را حل کند و وقتی دولت، در بورس دخالت می کند اوضاع بورس، نگران کننده می شود.

در سال های ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸، بورس تهران رشد زیادی را تجربه کرده بود و سال ۱۳۹۹ سومین سال پیاپی بود که بورس، رشد می کرد تا این که بعداً دچار ریزش شد. در دوره های مختلف فعالیت بورس تهران، همیشه دوره های فراز و فرود وجود داشته است.

با در نظر گرفتن سقوط بورس در سال ۱۳۹۹ و بعدها افزایش شاخص بورس، آیا اصلاح بورس تمام شده و بورس به حالت عادی برگشته است؟

-ما نمی دانیم و نمی توانیم به راحتی بگوییم قیمت یک سهم، فلان مقدار است ولی اگر سال های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ را در نظر بگیریم، ما در این دو سال، در مجموع نزدیک ۱۰۰ درصد تورم داشته ایم و خیلی عجیب نیست که دارایی های مالی هم رشد قیمت داشته باشند. بالاخره شرکت های بورسی، کالاها و خدمات مورد نیاز جامعه را تولید می کنند.

اگر تولید این شرکت ها را در نظر نگیریم و برای مثال، قیمت گذاری شرکت ها بر اساس دارایی های موجود آنها از جمله زمین، تجهیزات و سوله و ساختمان باشد، ارزش آنها بالاتر رفته است. آن چیزی که ما الان می بینیم، این است که ما دو سال است که تورم جدی داریم و در این دو سال، شاخص بورس، در محدوده یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد تا یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد نوسان داشته است.

اگر نرخ تورم را در نظر بگیریم، می توانیم بگوییم که بورس، عقب افتاده و حدود ۱۰۰ درصد تورم، چیز کمی نیست. به هر ترتیب، باید ببینیم که چه اتفاقی می افتد ولی حداقل می شود وضعیت بورس را با وجود نرخ تورم بالا بررسی کرد.

رشد فعلی بورس، ناشی از رشد واقعی نیست و به خاطر وجود تورم است، یعنی این پول ملی است که ارزش خودش را از دست می دهد. به همین ترتیب، هم کالاها و خدمات غیر مالی و هم کالاها و خدمات مالی، می توانند افزایش اسمی قیمت داشته باشند و دارندگان آنها از این طریق منتفع شوند.

البته این تورم حدود ۱۰۰ درصدی که در دو سال اخیر داشته ایم، هنوز در بورس منعکس نشده و حداقل، این تورم به طور کامل باعث رشد بورس نشده. به هر حال، با وجود تورم، شاخص بورس به حد فعلی خود رسیده است.

بعد از ریزش بورس در سال ۱۳۹۹، تبعات آن ریزش بورس این بود که اعتماد سهامداران خُرد و مردم عادی که بدون آموزش و اطلاع وارد بورس شده بودند، از دست رفت.

در ارتباط با سهامداران خُرد، آیا الان اعتماد آنها به بورس برگشته و دیدگاه آن نسبت به بورس مثبت شده  و در نتیجه می توانند با آگاهی هایی که کسب کرده اند، در بورس معامله کنند؟

-ما نمی توانیم با قاطعیت در این مورد، نظر بدهیم. وقتی که شما می گویید اعتماد به بورس از بین رفت، آیا می توانید بگویید که چرا و چطور اعتماد از بین رفت.

بالاخره در دوره بعد از سقوط بورس تهران، اعتراضات و تجمعات زیادی برگزار شد. این وضع، نشان می داد که این سهامداران نسبت به وضع بورس ناراضی هستند و الان که دیگر تجمع وجود ندارد قاعدتاً رضایت دارند.

-آن افراد که تجمع می کردند، می گفتند دولت، ما را به بورس تشویق کرده است. با این حال، وقتی که ما سهم می خریم و بعداً ضرر می کنیم، نمی توانیم بگوییم که ما ضرر کرده ایم و ناراضی هستیم.

این افراد، از چه چیزی ناراضی هستند و آیا از بازار، ناراضی هستند؟ بالاخره این افراد، خودشان سهم خریده اند ولی نارضایتی آنها به این دلیل بود که می گفتند دولت، ما را برای ورود به بازار تشویق کرده و الان مسئولیت دارد.

اگر دولت، ورود به بورس را تشویق نمی کرد، این سهامداران نمی توانستند اعتراض کنند و نمی توانستند بگویند ناراضی هستند. سوال این است که این افراد، از چه چیزی ناراضی باشند و مگر دولت، مسئول بورس است؟

البته شاید گفته شود که اقتصاد ما دولتی است ولی کسی که وارد بورس می شود، قرار نیست که وام بدهد و قرار است که شریک شود.

بعد از اشکالاتی که در مورد موسسات مالی و اعتباری، به وجود آمد دولت و بانک مرکزی مداخله کرده و در ابتدا کمک کردند که بخش زیادی از سپرده های افراد سپرده گذار بازپرداخت شود.

انگار سهامداران بورس انتظار داشتند که دولت همانند ماجرای موسسات مالی و اعتباری، در بورس مداخله کرده و از سهامداران حمایت کند.

-من متوجه این موضوع هستم ولی این انتظار، به خاطر تبلیغات دولت نسبت به بورس ایجاد شده بود و دولت، مردم را به بورس فراخوانده بود. در آن زمان، دولت در بازاریابی بورس نقش داشت.

در ماه های قبل، سهامداران در صف فروش سهام بودند و معمولاً سهامداران و مردم عادی، به نوعی کمین کرده بودند که قیمت سهام یک مقدار افزایش پیدا کند تا سهام خودشان را بفروشند و کلاً از بورس خارج شوند.

الان و در موقعیت فعلی، آن وضعیت وجود ندارد که در حال حاضر، صف های فروش سهام از بین رفته است.

-بله؛ درست است ولی بالاخره امکان دارد قیمت سهام افزایش پیدا کرده باشد. کسانی که سرمایه گذاران خُرد هستند، از قبل در بازار حضور نداشته اند و بعد از ورود به بازار، آسیب می بینند. این افراد، احساس می کنند که به آنها ظلم شده و فکر می کنند دست های پشت پرده وجود داشته است.

این بحث که اعتماد از بین رفته است، یعنی این که این افراد به چیزی شبیه تئوری توطئه اعتقاد دارند. البته ممکن است بعضی از آنها حق داشته باشند که این طور فکر کنند و حتی درست فکر کنند.

با این حال، این طور فکر کردن ها، چیزی نیست که این افراد را به راحتی به بازار بکشاند و این افراد، دوباره به بازار بیایند.

آیا وضعیت بازارهای دیگر اینقدر جذاب هست که همان افراد ضرر کرده یا افراد دیگر، وارد بورس به عنوان یک بازار پیچیده نشوند و سراغ بازارهای آسان تر و کم ریسک تر بروند؟

-متاسفانه در کشور ما، خیلی از کالاها به کالای سرمایه ای تبدیل شده اند. برای مثال، الان خودرو، همین طور بوده و مسکن هم از قبل، این طور بوده و هست و در کشورهای دیگر نیز، همین طور است.

از طرف دیگر، زمین همین حالت را دارد و هر مال و دارایی را در نظر بگیرید، محل سرمایه گذاری شده. هر چند که این وضع، برای اقتصاد خوب نیست چرا که این کالاها و دارایی ها، مولد نیستند و مثلاً اگر یک فرد، زمین بخرد، در کنار آن یک زمین دیگر تولید نمی شود.

در حالی که دارایی مالی، این خاصیت را دارد که آن شرکت سهامی، با پول ما کار کند، یعنی چیزی بیش از آن ایجاد کند و در حقیقت ارزش خلق کند. در مورد این سوال که آیا سایر دارایی ها جذاب هستند یا نیستند، باید بگویم که جذاب هستند.

در این کشور، به خاطر تورمی که وجود دارد، هر چیزی که برای سرمایه گذاری خریداری شود، درست است، اما این که چیزی فراتر بخواهید، قابل بحث است. الان ما می بینیم که وضعیت قیمت خودرو چطور شده.

مردم به دنبال این هستند که با سرمایه گذاری کردن، تورم را جبران کنند و در بورس هم، همین طور است. متاسفانه ما خلق ارزش نداریم و نرخ تشکیل سرمایه ثابت کشور ما، در سل های گذشته منفی بوده.

با این وضع، ما به دنبال چه چیزی هستیم. این وضعیت، یعنی این که کاسب ها و صاحبان کسب و کار، حاضر نشده اند به اندازه استهلاکی که کالای سرمایه گذاری شان دارد، هر سال سرمایه گذاری کنند.

در چنین وضعیتی، مردم عمدتاً به دنبال این هستند که خودشان را از شرّ تورم نجات بدهند و همه کالاها، افزایش قیمت را تجربه می کنند. ما کشوری هستیم که ۴۰ درصد تورم سالیانه داریم. در این حالت، صحبت این که این سرمایه گذاری خوب هست یا نه، در میان نیست و اگر کالایی را خریداری نکنید و پول را نگهداری کنید، دچار دردسر می شوید.

البته منطقی این است و در کشورهای توسعه یافته این طور است که مردم، خودرو را به عنوان کالای سرمایه ای نمی خرند. هر چند که می توانند خودرو بخرند و به عنوان سرمایه به آن نگاه کنند، اما در کشور ما با وجود تورم ۴۰ درصدی، هر چیزی به موضوع سرمایه گذاری تبدیل می شود.

منبع : صفحه اقتصاد

ديدگاه خود را بنويسيد

  • ديدگاه هاي ارسال شده توسط شما، پس از تاييد توسط تيم مديريت در وب منتشر خواهد شد.
  • پيام هايي که حاوي تهمت يا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پيام هايي که به غير از زبان فارسي يا غير مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
کد امنیتی رفرش
https://vazehnews.ir/rss.xml متا :